دلنوشته عباس شعبانی، سفیر اهدای عضو:
دوست دارم، وصیت کنم.
دوست دارم، اگر مرگ مغزی شدم .بدون قید و شرط و بدون وقت تلف کردنی اعضایم را اهدا کنید.
دوست دارم ، هر لحظه که قلبم در سینه ای دیگری می تپد ، در آسمان احساس کنم زنده ام و هر لحظه با آن قلب با خدا راز و نیاز کند.
دوست دارم هر لحظه که چشمم در صورت دیگری می بیند ، هر روز روی ماه پدر و مادری رو ببیند ، که چشمان او بودن و دنیا را برایش به تصویر کشیده اند.
دوست دارم ، هر لحظه کلیه ام در بدن دیگری هست . دیگر وابسته به ماشینی نباشد ، که هفته ایی چندین بار خون او را تصفیه می کند و شادمان خانواده اش را به آغوش بکشد .
دوست دارم ، هر لحظه که با اعضای اهدایم هر کسی زندگی میکند . لبخند فرشتگان و رضایت خدا را احساس کنم.
به راستی اهدای عضو ، هدیه کردن زندگی دوباره به دیگران است و تولدی در کالبد انسانهای دیگر است . که قادر خواهیم بود دستان گرم و نوازشگر مادران و پدران را لمس کرده و زیبایی طبیعت را دید و احساس کرد.
در اخر ; من بندگی کردم و آن امانتی ها را بخشیدم به آن کسی که خالقش می خواست.
عباس شعبانی